گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ترجمه کتاب نفیس (القطره)
جلد دوم
بخش پنجم : مناقب حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام




اشاره
قطره اي از دریاي مناقب شیرخوار خاندان وحی الهی
و برگرفته از علم و شرافت و بزرگواري، شهید والا مقام، سرور شهیدان
حضرت اباعبداللَّه الحسین صلوات اللَّه علیه
-------------------------------------------------------------------------------
ص: 484
ص: 485
1 ) شیخ طوسی قدس سره در امالی خود می نویسد: / 951
محمّد بن مسلم گوید: از امام باقر و امام صادق علیهما السلام شنیدم که می فرمودند:
إنّ اللَّه تعالی عوّض الحسین علیه السلام من قتله أن جعل الإمامه فی ذرّیّته، والشفاء فی تربته، وإجابه الدعاء عند قبره، ولا تعدّ
أیّام زائریه جائیاً وراجعاً من عمره.
خداوند متعال (چند چیز را ) در ازاي شهادت امام حسین علیه السلام عنایت فرمود:
این که مقام امامت را نصیب فرزندان آن بزرگوار نمود، شفاي بیماري ها رادر تربت مقدّسش و اجابت دعا را در نزد قبر مطهّر
آن حضرت قرار داد. واین که روزهایی که زائران آن حضرت به زیارتش می روند و برمی گردندجزء عمر آنان محسوب نمی
شود.
محمّد بن مسلم گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: این عنایاتی است که به برکت امام حسین علیه السلام به دوستان
آن حضرت می رسد، پس خود آن بزرگوار چه مقام و منزلتی دارند؟ فرمود:
خداي متعال، امام حسین علیه السلام را به پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم ملحق نمود، آن حضرت به همراه جدّبزرگوارش
و در درجه ومنزلت پیامبرخدا صلی الله علیه وآله وسلم است.
آن گاه امام صادق علیه السلام این آیه شریفه را تلاوت فرمود:
ص: 486
؛ (1) «... وَالَّذینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بإیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ »
(2) .« و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان به پیروي از آنان ایمان آوردند،فرزندانشان را به آنان ملحق می کنیم »
( نقل کرده است. ( 3 « بشاره المصطفی » نویسنده رحمه الله گوید: این حدیث شریف را طبري نیز در
-------------------------------------
آمده است: « خصائص الحسینیّه » و نیز در « بحار الأنوار » 2 ) در / 952
روزي پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم کودکی را در راه دید، حضرت نشست و او را بغل گرفت و با وي مهربانی کرد.
(اصحاب) از علّت این اظهار لطف و مهربانی پرسیدند.
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
إنّی اُحبّه، لأنّه یحبّ ولدي الحسین علیه السلام، لأنّی رأیت أنّه یرفع التراب من تحت أقدامه ویضعه علی وجهه. وأخبرنی
جبرئیل أنّه یکون من أنصاره فی وقعه کربلا.
من او را دوست می دارم، چرا که او فرزندم حسین علیه السلام را دوست می دارد،روزي دیدم که این کودك خاك پاي
حسینم را بر می داشت و به صورتش می مالید. و جبرئیل به من خبر داد که: این کودك در واقعه کربلا جزء یاران حسینم
( خواهد بود. ( 4
-------------------------------------
می نویسد: « کامل الزیارات » 3 ) ابن قولویه در کتاب / 953
ابن ابی یعفورگوید: امام صادق علیه السلام می فرماید:
روزي پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم در خانه دخترش فاطمه زهراعلیها السلام حضور داشت،
. -1 سوره طور، آیه 21
. 221 ح 1 / -2 امالی طوسی: 317 ح 91 مجلس 11 ، بحار الأنوار: 44
. -3 بشاره المصطفی: 211
. 242 ح 36 (با تفاوت)، الخصائص الحسینیّه: 53 / -4 بحار الأنوار: 44
ص: 487
امام حسین علیه السلام در کنار آن حضرت بود، ناگاه پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم گریست وسر بر سجده گذاشت.
سپس فرمود: اي فاطمه! اي دختر محمّد! علیّ اعلا، هم اکنون در خانه تو با بهترین شکل و زیباترین قیافه براي من مجسّم شد و
گفت:
یا محمّد! أتحبّ الحسین علیه السلام؟
اي محمّد! آیا حسین علیه السلام را دوست داري؟
گفتم: نعم قرّه عینی، وریحانتی، وثمره فؤادي، وجلده مابین عینی.
آري، او نور چشم من و نوگل من است، او میوه دل من و پرده مابین دیدگان من است.
آنگاه در حالی که دست خود را بر سر حسین علیه السلام نهاده بود گفت:
اي محمّد! مبارك باد مولودي که بر اوست برکات خدا، صلوات، رحمت ورضوان او. و لعنت، خشم، عذاب، ذلّت و رسوایی
و عقوبت خدا بر کسی که او را می کشد، و با او به ستیز برمی خیزد و جنگ می نماید.
أما إنّه سیّد الشهداء من الأوّلین والآخرین فی الدنیا والآخره،وسیّد شباب أهل الجنّه من الخلق أجمعین، وأبوه أفضل منه
وخیر،فاقرأه السلام، وبشّره بأنّه رایه الهدي، ومنار أولیائی وحفیظی وشهیدي علی خلقی وخازن علمی وحجّ تی علی أهل
السماوات وأهل الأرضین والثقلین الجنّ والإنس.
آگاه باش! او در دنیا و آخرت آقا و سرور شهیدان از پیشینیان و آیندگان است، او آقاي جوانان اهل بهشت از میان آفریدگان
است. پدرش از او بهترو برتر است. پس بر او سلام برسان، وبه وي مژده بده که او عَلَم و پرچم هدایت است، او راهنماي
دوستان من و حافظ و گواه من بر آفریدگانم وخازن علم و دانش من و حجّت من بر اهل آسمانیان و زمینیان و پریان وانسان
( است. ( 1
علّامه مجلسی رحمه الله در توضیح این حدیث شریف می نویسد:
. 238 ح 29 / -1 کامل الزیارات: 141 ح 1 (بخشی از حدیث) و 147 ح 6، بحار الأنوار: 44
ص: 488
مراد فرستاده پروردگار یعنی جبرئیل است، یا مقصود از ظاهر شدن، بالاترین مرتبه ظهور ،« علیّ اعلا » : این که در حدیث آمده
ظهور صفات کمالیّه حق تعالی براي آن حضرت است. و منظور از گذاشتن دست بر « بهترین شکل » علمی است. و منظور از
سر امام حسین علیه السلام کنایه از افاضه رحمت به آن بزرگوار است.
-------------------------------------
می نویسد: « دلائل الإمامه » 4 ) طبري رحمه الله در کتاب / 954
کثیر بن شاذان گوید: در محضر باسعادت امام حسین علیه السلام بودم، فرزندش علی اکبر علیه السلام نیزحضور داشت، آن
آقازاده از پدربزرگوارش انگور خواست، فصل انگورنبود، ناگاه آقا امام حسین علیه السلام دست مبارك خود بر ستون مسجد
زد و از آن خوشه اي انگور و موز بیرون آورد، و به فرزندش داد تا میل کند.
آنگاه رو به من کرد و فرمود:
ما عنداللَّه لأولیائه أکثر.
( آنچه (از مقامات) در پیشگاه خداوند براي دوستان و اولیاي اوست بیش ازاین است. ( 1
-------------------------------------
5 ) باز در همان کتاب می خوانیم: حذیفه گوید: از امام حسین علیه السلام شنیدم که فرمود: /955
واللَّه! لیجتمعنّ علی قتلی طُغاه بنی اُمیّه، ویقدمهم عمر بن سعد.
سوگند به خدا! سرکشان بنی اُمیّه براي کشتن من اجتماع خواهند نمود، وعمر سعد در پیشاپیش آنان خواهد بود.
امام حسین علیه السلام این سخن را در زمان حیات پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود، ازاین رو، من به حضرتش عرض
کردم: آیا رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم تو را از این خبرآگاه نموده است؟!
. -1 دلائل الإمامه: 183 ح 5
ص: 489
فرمود: نه.
من نزد پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم آمده و جریان را به عرض حضرتش رساندم.
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
علمی علمه، وعلمه علمی وإنّا لنعلم بالکائن قبل کینونته.
علم و دانش من همان علم و دانش حسین علیه السلام است و علم و دانش او عین علم من است و ما خاندان پیش از این که
( حوادثی به وجود آیند، از آن آگاه هستیم. ( 1
-------------------------------------
6 ) باز در همان کتاب آمده است: / 956
مفضّل بن عمر گوید: امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که امام حسین علیه السلام و یارانش از آب فرات ممنوع شدند، امام حسین علیه السلام اصحابش را صدا زد و فرمود:
.« هر که تشنه است بیاید » ؛ مَن کان ظمآن فلیجئ
یاران امام حسین علیه السلام به حضور مولایشان شتافتند، حضرت انگشت ابهامش را در دهان یکایک آنان می گذاشت و
آنان آب می خوردند، تااین که همه اصحاب سیراب شدند.
یکی از یاران به دیگري گفت: سوگند به خدا! چنان آب گوارایی را نوشیدیم که کسی در دنیا چنین آب گوارایی ننوشیده
بود.
فرداي همان روز عازم قتال شدند، (و پس از شهادت) هنگام مغرب امام حسین علیه السلام یکایک اصحاب را به نامهایشان و
( نام پدرانشان صدا زد و آنها جواب گفتند و اطراف آن حضرت نشستند. ( 2
آنگاه حضرتش سفره طعامی خواست که مائده بهشتی بود، غذا حاضر شد و همه اصحاب از آن غذاي بهشتی میل کرده و از
آشامیدنی آن سیراب شدند.
. 186 ح 14 / -1 دلائل الإمامه: 183 ح 6، بحار الأنوار: 44
-2 در مصدر آمده است: آنگاه که جنگ با امام حسین علیه السلام را آغاز نمودند و آن روز، روز سه شنبه بود، هنگام
غروب، امام حسین علیه السلام یک یک یاران خود را با نام پدرانشان نام برد.
ص: 490
امام صادق علیه السلام فرمود: سوگند به خدا! گروهی از کوفیان این صحنه رادیدند اگر تعقّل کرده می اندیشیدند.
امام صادق علیه السلام در ادامه سخن خویش فرمود:
آنگاه امام حسین علیه السلام هر کدام از اصحابش را به سوي شهرهایشان فرستاد و خود حضرتش به کوه رضوي تشریف برد،
مؤمنی نمی ماند جز آن که خدمتش شرفیاب می شود، در آنجا بر تختی از نور جلوس می فرماید که پیرامونش را انبیاي الهی
از جمله: حضرت ابراهیم، موسی، عیسی علیهم السلام و پشت سر آنان مؤمنان و پشت سر مؤمنان، فرشتگان حضور دارند
وشاهد سخنان امام حسین علیه السلام می باشند.
حضرت فرمود: فهم بهذا الحال حتّی یقوم المهدي علیه السلام، فإذا قام القائم علیه السلام وافوا فیما بینهم الحسین علیه السلام
حتّی یأتی کربلاء ووافواالحسین علیه السلام، فلا یبقی أحد سماويّ ولا أرضیّ من المؤمنین إلّاحفّ به، ویزوره ویصافحه ویقعد
معه علی السریر.
آنان با همین حالت هستند تا این که حضرت مهدي علیه السلام قیام نماید، وقتی آن حضرت قیام کند آنان به سوي کربلا می
آیند و امام حسین علیه السلام را می بینند،پس کسی از مؤمنان ساکن در آسمان و زمین باقی نمی ماند جز آن که گرد وجود
حضرتش حلقه می زند و آن حضرت را زیارت می کند و با او مصافحه کرده و همراهش در تخت نور می نشیند.
یا مفضّل! هذه واللَّه! الرفعه الّتی لیس فوقها شی ء ولا دونها شی ء ولا وراءها لطالب مطلب.
اي مف ّ ض ل! سوگند به خدا! این مقام و منزلت والایی است که فوق آن چیزي تصوّر نمی شود و پایین تر از آن نیست و وراي
( آن براي جوینده، مطلبی نیست. ( 1
-------------------------------------
آمده است: « الثاقب فی المناقب » 7 ) در کتاب / 957
. -1 دلائل الإمامه: 188 ح 14
ص: 491
جابر بن عبداللَّه انصاري گوید: هنگامی که امام حسین علیه السلام تصمیم برخروج به سوي عراق گرفت خدمت حضرتش
شرفیاب شده و عرض کردم: شما فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و یکی از دو سبط آن حضرت هستید، مصلحت
می بینم که شما نیز همانند برادر بزرگوارتان امام حسن علیه السلام با این قوم صلح نمایید، چرا که آن حضرت موفّق شده و
رستگار بود.
امام حسین علیه السلام فرمود:
اي جابر! به راستی که برادرم این کار را به دستور خدا و رسول او انجام داد، من نیز در اطاعت فرمان خدا و رسول او هستم،
می خواهی همین الآن پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم، علی مرتضی علیه السلام وبرادرم حسن مجتبی علیه السلام را ببینی؟
سپس نگاهی کردم، ناگهان دیدم گویا درب آسمان باز شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، علیّ مرتضی علیه السلام،
امام حسن مجتبی علیه السلام، حمزه سیّدالشهداء، جعفرو زید از آن فرود آمده و در زمین قرار گرفتند، من از ترس و وحشت
به گوشه اي رفتم.
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم رو به من کرد و فرمود:
یا جابر! ألم أقل لک فی أمر الحسن قبل الحسین علیهما السلام لاتکون مؤمناً حتّی تکون لأئمّتک مسلّماً، ولاتکن معترضاً؟
اي جابر! مگر من پیش از امر امام حسین علیه السلام در کار امام حسن علیه السلام به تو نگفتم که مؤمن نخواهی شد تا آن که
تسلیم فرمان پیشوایان خود گردي؛ وبر آنان اعتراض نکنی؟!
آیا می خواهی جایگاه شوم معاویه و جایگاه رفیع فرزندم حسین علیه السلام وجایگاه اسفناك قاتلش یزید لعین را ببینی؟
عرض کردم: آري، اي رسول خدا!
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم با پاي مبارکش بر زمین زد و زمین شکافت و دریایی آشکار گشت، آنگاه ضربه دیگري
زد و باز زمین شکافت تا این که هفت
ص: 492
زمین باز شد و هفت دریا دیده شد. من از زیر همه اینها آتشی دیدم که درآن زنجیري بود که ولید بن مغیره، ابوجهل، معاویه
طغیان گر، یزید وشیاطین سرکش بسته شده بودند، آنان از جهنّمیان سخت ترین عذاب وکیفر را داشتند.
آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: سرت را بالا بگیر.
جابر گوید: من سرم را بالا گرفتم، ناگاه درهاي آسمان گشوده شد، من بالاترین درجات بهشت برین را مشاهده کردم، آنگاه
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، با همراهان خود به سوي آسمان صعود نمود، وقتی حضرتش در هوا قرارگرفت، امام
حسین علیه السلام را صدا زد: فرزندم! به ما ملحق شو!
امام حسین علیه السلام نیز به همراه آنها صعود نمود و همگی به بالاترین درجات بهشت وارد شدند.
آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم از آن مکان به من نگاه کرد در حالی که دست امام حسین علیه السلام را گرفته بود
به من فرمود:
یاجابر! هذا ولدي معی هاهنا فسلّم له أمره، ولاتشکّ لتکون مؤمناً.
اي جابر! این فرزندم در درجه من است، تسلیم دستور او شو و تردید برخود راه نده تا مؤمن گردي.
( جابر گوید: چشمان من کور باد اگر آنچه گفتم از رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم ندیده باشم. ( 1
-------------------------------------
8 ) باز در همان کتاب آمده است: / 958
محمّد بن سنان گوید: امام رضا علیه السلام فرمود:
یاران امام حسین علیه السلام از شدّت تشنگی به سوي مولاي خودشان عرض حال کردند.
در این حال فرشته اي به سوي امام حسین علیه السلام فرود آمد و عرض کرد:
. -1 الثاقب فی المناقب: 322 ح 1
ص: 493
إنّ اللَّه یقرئک السلام ویقول: هل لک من حاجه؟
خداوند متعال به تو سلام می رساند و می گوید: آیا حاجتی داري!
امام حسین علیه السلام فرمود:
هو السلام ومن ربّی السلام، وقال: قد شکی إلیّ أصحابی – ما هو أعلم به منّی - من العطش.
او سلام است و سلام از جانب پروردگار من است. یاران من از شدّت تشنگی به من شکوه نموده اند و خداوند بر این امر از
من داناتر است.
خداوند متعال به آن فرشته وحی فرمود: به حسین بگو: با انگشت خود پشت سرت براي آنان خطی ایجاد کن که چشمه اي
خواهد جوشید.
امام حسین علیه السلام با انگشت سبّابه خود خطّی کشید و چشمه اي جوشید که سفیدتر از شیر و شیرین تر از عسل بود.
پس امام حسین علیه السلام و یارانش از آن آب آشامیدند.
فرشته گفت: اي فرزند رسول خدا! این چشمه، مخصوص شماست و این همان چشمه رحیق مختوم است که خداوند می
مهري که بر آن نهاده شده از مشک است و در این، راغبان » ؛ (1) « خِتامُهُ مِسْکٌ وَفی ذلِکَ فَلْیَتَنافَس المُتَنافِسُونَ » : فرماید
اجازه می فرمایید من نیز از آن بنوشم؟ « بایستی بر یکدیگر پیشی گیرند
( امام حسین علیه السلام فرمود: اگر دوست داري از آن بنوشی، بفرما! ( 2
-------------------------------------
9 ) باز در همان کتاب آمده است: / 959
محمّد بن سنان گوید: از پیشواي رؤوف، امام رضا علیه السلام پرسیدند: آیا امام حسین علیه السلام تشنه به شهادت رسید؟
حضرت فرمود:
آرام باش! از کجا چنین می گویی؟ در صورتی که خداوند متعال چهارفرشته، از فرشتگان بزرگ به سوي حضرتش فرستاد،
آنان گفتند:
اللَّه ورسوله یقرءان علیک السلام ویقولان: إختر إن شئت إمّا تختار
. -1 سوره مطفّفین، آیه 26
. -2 الثاقب فی المناقب: 327 ح 2
ص: 494
الدنیا بأسرها وما فیها ونمکّنک من کلّ عدوّ لک، أو الرفع إلینا.
خدا و پیامبرش براي تو سلام می فرستند و می گویند: اختیار با توست، اگر می خواهی دنیا را با همه آنچه دارد انتخاب کن و
ما دشمن تو را دفع می نماییم، یا به سوي ما بیا.
امام حسین علیه السلام فرمود: علی اللَّه السلام وعلی رسول اللَّه السلام، بل الرفع الأعلی إلیه.
بر خدا و رسول او سلام باد، من آمدن به سوي رفیع اعلا را انتخاب می نمایم.
( آنان شربتی آب به حضرتش دادند و حضرت میل فرمود، و گفتند: پس ازاین هرگز تشنه نخواهی شد. ( 1
و امثال « اي کشته تشنه » : نویسنده رحمه الله گوید: آنچه در این حدیث شریف آمده با فقرات برخی اززیارات که می فرماید
آن و اخبار دیگري که بیانگر تشنگی حضرت صلوات اللَّه علیه هستند، منافات ندارد، زیرا که امکان دارد تشنگی تا نزدیک
جان دادن بوده، و فرود آمدن این چهار فرشته وآشامیدن آب، نزدیک شهادت آن حضرت صلوات اللَّه علیه باشد.
-------------------------------------
10 ) زید بن ارقم رضی اللَّه عنهما گوید: امام حسین علیه السلام فرمود: / 960
ما من شیعتنا إلّا صدّیق شهید.
از شیعیان ما نیست جز این که راستگو و شهید است.
عرض کردم: چگونه چنین امري ممکن است در صورتی که آنان دررختخوابشان می میرند؟!
فرمود: آیا کتاب خدا، قرآن را نخوانده اي؛ آنجا که می فرماید:
؛ (2) « وَالَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ اُولئِکَ هُمُ الصِّدّیقُونَ وَالشُّهَداءُ عِنْدَرَبِّهِمْ »
. -1 الثاقب فی المناقب: 327 ح 1
. -2 سوره حدید، آیه 19
ص: 495
.« و آنان که به خدا و پیامبران او ایمان آوردند آنان صدیقان و شهداء نزد پروردگارشان هستند »
آنگاه فرمود: لولم تکن الشهاده إلّا لمن قتل بالسیف لأقلّ اللَّه الشهداء.
( اگر شهادت فقط بر کشته شدگان با شمشیر را شامل می شد خداوند تعداد آنان را کم نموده بود. ( 1
-------------------------------------
روایت نموده: « خرائج » 11 ) قطب راوندي در کتاب / 961
هنگامی که امام حسین علیه السلام متولّد شد، خداوند متعال به جبرئیل دستورداد که با گروهی از فرشتگان بر زمین فرود آمده
و ولادت او را از طرف حضرت حق به حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم تبریک و تهنیت گویند.
« فطرس » جبرئیل با گروهی از فرشتگان بر زمین فرود آمدند، در این بین به جزیره اي برخوردند، در آن جزیره فرشته اي بنام
بود، خداوند متعال او را براي انجام کاري مأمور کرده بود؛ ولی او در مأموریتش کوتاهی کرده و بدین وسیله، بالش شکسته
بود و او را در آن جزیره انداخته بودند. او در آنجا مدّت هفتصد سال به عبادت خدا مشغول بود.
جبرئیل را دید گفت: کجا می روید؟ « فطرس » وقتی
گفت: به حضور محمّد صلی الله علیه وآله وسلم.
گفت: أحملنی معک لعلّه یدعو لی؛
مرا هم با خود ببر شاید آن حضرت براي من دعا کند.
جبرئیل پذیرفت، او نیز به همراه جبرئیل به حضور پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم شتافتند، وقتی شرفیاب حضور حضرتش
را به پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم رساند. « فطرس » شدند، جبرئیل جریان
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:قل له: یتمسّح بهذا المولود جناحه.
به او بگو: بالش را به گهواره آن مولود بمالد.
فطرس بال خود را به گهواره امام حسین علیه السلام مالید و خداوند مهربان فوري بالَش را به او برگردانید، آن گاه فطرس به
همراه جبرئیل به سوي آسمان
173 ضمن ح 6. نظیر این روایت را علّامه مجلسی رحمه الله دربحار / -1 الدعوات راوندي: 242 ح 681 ، بحار الأنوار: 82
53 نیز آورده است. / الأنوار: 67
ص: 496
( پرواز کرد، او در میان فرشتگان، آزاد شده امام حسین علیه السلام نامیده شد. ( 1
-------------------------------------
می نویسد: « مناقب » 12 ) در کتاب / 962
زراره بن اعین گوید: از مولایم امام صادق علیه السلام شنیدم که از پدران گرامش علیهم السلام نقل می فرمود:
روزي امام حسین علیه السلام به عیادت بیماري رفت، او به شدّت از تب می سوخت، وقتی آن حضرت وارد خانه بیمار شد،
تب او قطع گردید.
بیمار به امام حسین علیه السلام عرض کرد: به راستی من به حقّانیت آن مقامی که به شما عطا شده راضی شدم، تب از شما
فرار می کند؟
امام حسین علیه السلام فرمود: واللَّه! ماخلق اللَّه شیئاً إلّا وقد أمره بالطاعه لنا.
به خدا سوگند! خداوند هیچ چیزي نیافریده، جز آن که به او دستور داده تا در فرمان ما باشد.
آنگاه می گوید: ما صدایی را شنیدیم ولی شخص را نمی دیدیم که می گفت: لبیّک، و امام حسین علیه السلام فرمود:
ألیس أمیرالمؤمنین علیه السلام أمرك أن لاتقربی إلّا عدوّاً أو مذنباً لکی تکونی کفّارهً لذنوبه، فما بال هذا؟
مگر امیر مؤمنان علی علیه السلام به تو دستور نداده که جز به دشمن و شخص گنه کار نزدیک نشوي که کفّاره گناهان او
باشی؟ گناه این شخص چیست؟
( (گفتنی است که) آن مریض عبداللَّه بن شداد بن هادي لیثی بود. ( 2
-------------------------------------
می نویسد: « تهذیب الأحکام » 13 ) شیخ طوسی قدس سره در / 963
ایّوب بن اعین گوید: امام صادق علیه السلام می فرمود:
زنی در بیت اللَّه الحرام مشغول طواف کعبه بود، پشت سرش مردي بود،زن بازوي خود را از چادر بیرون آورد، آن مرد
دستش را روي بازوي زن گذاشت، خداوند توانا همچنان دست آن مرد را روي بازوي زن چسبانید،
. 182 ح 7 / 252 ح 6، بحار الأنوار: 44 / -1 الخرائج: 1
. 183 ح 8 / 51 ، بحار الأنوار: 44 / -2 المناقب: 4
ص: 497
حاجیان از این امر مطّلع شدند، و از طواف باز ماندند، کار به جایی رسیدکه به نزد امیر فرستادند، مردم اجتماع کردند، و به
سوي فقها فرستادند تاحکم او را بپرسند.
فقها گفتند: باید دست این مرد را برید، چرا که او جنایت نموده است.
حاکم گفت: آیا در اینجا کسی از فرزندان پیامبر خدا محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم نیست؟
گفتند: چرا، همین امشب امام حسین علیه السلام وارد شده است.
امیر شخصی را نزد امام حسین علیه السلام فرستاد تا حضرتش تشریف فرما شود.آن حضرت تشریف آورد، امیر گفت: ببین
این دو نفر چه کار کرده اند؟
امام حسین علیه السلام رو به قبله ایستاد و دستان مبارکش را به سوي آسمان بلند نمود و مدّت زیادي مشغول دعا شد، سپس
نزد آن دو نفر آمد و دست مرد را از بازوي زن جدا کرد.
امیر گفت: آیا این مرد را به سبب این کار مجازات نمی کنی؟
( حضرت فرمود: نه. ( 1
-------------------------------------
می نویسد: « بحار الأنوار » 14 ) علّامه مجلسی رحمه الله در / 964
نزد امام « عبداللَّه جویره » برادر عطاء بن سائب گوید: من روز عاشورا در کربلا حضور داشتم، دیدم مردي از قبیله تیم بنام
حسین علیه السلام آمد و گفت: یا حسین!
امام حسین علیه السلام فرمود: چه می خواهی؟
به آتش!! « تو را » (آن ملعون) گفت: مژده باد
امام حسین علیه السلام فرمود:
کلّا إنّی أقدم علی ربّ غفور، وشفیع مطاع،وأنا من خیر إلی خیر، من أنت؟
هرگز چنین نیست، همانا من به سوي پروردگار آمرزنده، شفیع و فرمان روا می روم، من از جانب خیر هستم و به سوي خیر
می روم، تو کیستی؟
گفت: من فرزند جویره هستم.
. 183 ح 10 / 51 ، بحار الأنوار: 44 / -1 المناقب: 4
ص: 498
امام حسین علیه السلام دستان مبارکش را به قدري بلند کرد که ما سفیدي زیر بغلش را دیدیم، آنگاه در حق آن ملعون نفرین
کرد و عرضه داشت:
اللّهمّ جرّه إلی النار؛
خداوندا! او را دچار آتش کن!
ابن جویره خشمگین شد و برآشفت و بر حضرتش حمله نمود؛ ولی اسبش دچار اضطراب گردید و او را سرنگون ساخت به
گونه اي که پایش در رکاب ماند و سرش به سوي زمین آویزان شد، اسب او رم کرد و با سرعت می رفت و سر او به هر
سنگ و درختی می خورد، تا این که پا وساق پا و ران او قطعه قطعه شد، و شقه دیگر تن (نحسش) همچنان دررکاب اسب
( آویزان مانده و بدین وسیله وارد آتش دوزخ شد. ( 1
-------------------------------------
می نویسد: « جامع الأخبار » 15 ) در کتاب / 965
عربی بادیه نشین حضور امام حسین علیه السلام آمد و گفت: اي فرزند رسول خدا! دیه کاملی را ضامن شده ام و لیکن اکنون
از پرداخت آن ناتوانم، با خودم گفتم: از بزرگوارترین مردم درخواست می کنم، و بزرگوارتر ازخاندان رسول خدا صلی الله
علیه وآله وسلم کسی را ندیده ام.
امام حسین علیه السلام فرمود:
اي برادر عرب! من از تو در مورد سه موضوع سؤال می نمایم. اگر یکی ازآنها را پاسخ دادي یک سوّم دیه اي که گفتی می
پردازم و اگر دو سؤال را پاسخ دادي دو سوّم و اگر هر سه سؤال را پاسخ دادي همه آن را می پردازم.
اعرابی گفت: اي فرزند رسول خدا! آیا شخصیتی مثل شما از من (عوام) می پرسد، در حالی که شما از خاندان علم و شرف
هستید؟
. 187 ضمن ح 16 / -1 بحار الأنوار: 44
ص: 499
امام حسین علیه السلام فرمود:
آري، از جدّ بزرگوارم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود:
المعروف بقدر المعرفه؛
نیکی و عطا به اندازه معرفت هر شخص است.
اعرابی گفت: از آنچه می خواهید بپرسید! اگر توانستم پاسخ می دهم وگرنه از حضرت شما می آموزم و نیرویی جز از خدا
نیست.
امام حسین علیه السلام فرمود:
«! کدام اعمال برتر است » ؟ أيّ الأعمال أفضل
.« ایمان به خدا » ؛ اعرابی گفت: الإیمان باللَّه
امام حسین علیه السلام فرمود:
«؟ راه رهایی از هلاکت چیست » ؟ فما النجاه من المهلکه
.« اعتماد به خدا » ؛ اعرابی گفت: الثقه باللَّه
امام حسین علیه السلام فرمود:
«؟ چه صفتی موجب زینت مرد است » ؟ فما یزیّن الرجل
.« دانشی که همراه بردباري باشد » ؛ اعرابی گفت: علم معه حلم
امام حسین علیه السلام فرمود: فإن أخطأه ذلک؟ اگر این صفت را نداشته باشد چه؟
.« ثروتی که با جوانمردي باشد » ؛ اعرابی گفت: مال معه مروءه
امام حسین علیه السلام فرمود: اگر این را هم نداشته باشد.
.« فقري که توأم با شکیبایی باشد » ؛ اعرابی گفت: فقر معه صبر
امام حسین علیه السلام فرمود: اگر این هم نداشته باشد چه؟
اعرابی گفت: پس بر چنین شخصی صاعقه اي از آسمان فرود آید و اورا بسوزاند که او سزاوار این بلا است.
در این هنگام آن حضرت خندید و کیسه پولی که هزار دینار طلا در آن بود به وي عطا نمود و انگشتر خویش را نیز - که
نگین آن دویست درهم ارزش داشت - به او بخشید.
آنگاه فرمود:
ص: 500
یا أعرابی! أعط الذهب إلی غرمائک، واصرف الخاتم فی نفقتک؛
اي اعرابی! این هزار دینار طلا را در ازاي دیه بپرداز و این انگشتر را درمخارج زندگیت مصرف کن.
اعرابی عطاي امام حسین علیه السلام را گرفته و این آیه را خواند:
؛ (1) «... اَللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ »
(2) .«... خداوند آگاهتر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد »
-------------------------------------
می نویسد: « بحار الأنوار » 16 ) علّامه مجلسی رحمه الله در / 966
رسیدیم، ناگهان عربی « ابطح » ابوسلمه گوید: سالی با عمر بن الخطّاب در مراسم حجّ شرکت داشتم، هنگامی که به ناحیه
بیابانی به طرف ما آمد، وقتی نزد عمر رسید گفت: اي امیرالمؤمنین (!!) من لباس احرام پوشیده بودم در این میان، چند تخم
شترمرغی را دیده و آنها را پخته و خوردم، اکنون چه کفّاره اي بر من واجب است؟
عمر گفت: من حکم این مسأله را نمی دانم (!!) بنشین شاید خداوند به وسیله یکی از اصحاب محمّد صلی الله علیه وآله وسلم
گشایشی در کار تو قرار دهد.
در این هنگام، امیر مؤمنان علی علیه السلام با فرزندش امام حسین علیه السلام آمدند،عمر گفت: اي اعرابی! این علیّ بن ابی
طالب است، سؤالت را از او بپرس!
اعرابی برخاست و سؤالش را پرسید.
علی علیه السلام اشاره به امام حسین علیه السلام کرد و فرمود:
اي اعرابی؛ پاسخ سؤالت را از این کودك جویا شو.
اعرابی گفت: چرا هر کدام از شما به دیگري حواله می کنید؟
مردم به او اشاره نمودند و گفتند: واي بر تو! این فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
است از او بپرس.
. -1 سوره انعام، آیه 124
. 196 ح 11 / -2 جامع الأخبار: 137 )با اندکی تفاوت)، بحار الأنوار: 44
ص: 501
اعرابی گفت: اي فرزند رسول خدا! من از خانه ام براي انجام مراسم حج خارج شدم و در حالی که لباس احرام پوشیده بودم -
و مسأله خود را مطرح نمود - .
امام حسین علیه السلام در پاسخ وي فرمود:
آیا شتر داري؟ گفت: آري.
فرمود: خذ بعدد البیض الّذي أصبت نوقاً فاضربها بالفحوله، فما فصلت فاهدها إلی بیت اللَّه الحرام.
به تعداد تخم شترمرغی که خورده اي شتر ماده را با شتر نر جفت گیري کن. هر چه بچّه بیاورند به خانه خدا هدیه کن.
عمر رو به امام حسین کرد و گفت: یا حسین! شاید بعضی از شترها سقط جنین کنند؛ (در این صورت وظیفه اش چیست).
امام حسین علیه السلام فرمود:
اي عمر! شاید بعضی از تخم شترمرغ ها هم فاسد باشد.
عمر گفت: راست گفتی و خوب گفتی.
در این هنگام امیر مؤمنان علی علیه السلام برخاست و فرزندش را به سینه خود چسبانید و این آیه را قرائت فرمود:
؛ (1) « ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ »
(2) .« آنان فرزندانی هستند که برخی از برخی دیگر (فضیلت) گرفته اند وخداوند شنوا و داناست »
-------------------------------------
می نویسد: « کمال الدین » 17 ) شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 967
ابن عبّاس گوید: از پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم شنیدم که می فرمود:
. -1 سوره آل عمران، آیه 34
197 ح 12 . این حدیث با کمی اختلاف در ص 478 ح 948 ذکر گردیده است. / -2 بحار الأنوار: 44
ص: 502
این فرشته داراي شانزده هزار بال است، میان هر بال وي تا بال دیگرش ،« دردائیل » همانا خداوند متعال فرشته اي دارد بنام
هوایی وجود داردکه فاصله آن هوا، همانند میان آسمان و زمین است.
روزي آن فرشته با خود می گفت: آیا مافوق پروردگار ما چیزي هست؟
خداوند متعال از گفته وي آگاه شد. پس بالهاي او را دو برابر افزایش دادکه مجموع بالهاي او سی و دو هزار بال شد.
آنگاه خداي متعال به او وحی فرمود که: پرواز کن!
او به پرواز در آمد و مدّت پانصد سال پرواز کرد؛ ولی هنوز سرش به یکی از قوائم عرش نرسیده بود (که خسته شد).
هنگامی که خداوند از خستگی او آگاه شد، به او وحی فرمود: اي فرشته! به جایگاه خویش باز گرد! زیرا که من خداي
بزرگ و برتر و بالاتر از هربزرگی هستم و بالاتر از من هیچ چیزي نیست، و من هرگز به مکان توصیف نمی شوم.
آنگاه خداوند بال ها و مقام او را گرفته و از صف فرشتگان بیرونش نمود.
هنگامی که امام حسین علیه السلام در عصر پنج شنبه و شب جمعه پا به عرصه وجود گذاشت؛ خداي مهربان به فرشته مالک،
خازن آتش وحی فرمود:آتش را به خاطر کرامت مولودي که براي محمّد صلی الله علیه وآله وسلم در دنیا متولّد شده بر
دوزخیان خاموش کن!
و به فرشته رضوان، خازن بهشت وحی فرمود: بهشت برین را به خاطرقدوم کریمانه مولودي که براي محمّد صلی الله علیه وآله
وسلم متولّد شده زینت نموده ومعطّر کن.
همچنین خداوند به حوریان وحی فرمود: به خاطر مولودي که در دنیا براي محمّد صلی الله علیه وآله وسلم متولّد شده خود را
آراسته و به دیدار یکدیگر نایل گردند.
و نیز خداوند به فرشتگان وحی فرمود: برخیزید و صف بکشید! و مشغول تسبیح، تحمید، تمجید و تکبیر شوید، چرا که در دنیا
براي محمّد صلی الله علیه وآله وسلم مولودي مسعودي متولّد شده است.
همچنین خداوند متعال به جبرئیل وحی فرمود: با هزار قبیله از فرشته-که هر قبیله هزار هزار فرشته است - بر اسبان ابلق (به
رنگ سیاه و
ص: 503
سفید) که زین شده و لگام زده شده اند و بر پشت آنها قبه هاي درّ ویاقوت و به همراه آنها فرشتگانی بنام روحانیون است که
در دست آنها طبق هایی از نور است، سوار شوید و به سوي محمّدصلی الله علیه وآله وسلم بروید و قدوم مولودش را تبریک و
تهنیت گویید.
وأخبره یا جبرئیل! إنّی قد سمّیته الحسین وهنّئه وعزّه و قل له:
یا محمّد، یقتله شرار اُمّتک علی شرار الدوابّ، فویل للقاتل،وویل للسائق، وویل للقائد، قاتل الحسین علیه السلام أنا منه بري ء
وهو منّی بري ء، لأنّه لایأتی أحد یوم القیامه إلّا وقاتل الحسین علیه السلام أعظم جرماً منه، قاتل الحسین یدخل النار یوم القیامه
مع الّذین یزعمون أنّ مع اللَّه إلهاً آخر، والنار أشوق إلی قاتل الحسین ممّن أطاع اللَّه إلی الجنّه.
نامیدم، به او تهنیت گفته و او راتسیلت داده و بگو: « حسین » اي جبرئیل! به پیامبر بگو: من او را
اي محمّد! اشرار اُمّت تو که بر بدترین اسبان سوارند این فرزندت را می کشند، واي بر قاتل او! واي بر کسانی که اسبها را می
رانند! واي بر کسانی که راهنماي آنها می شوند! من از قاتل حسین علیه السلام بیزارم، او نیز از من بیزار ودور است، چرا که
روز قیامت جرم قاتل حسین علیه السلام از همه بزرگتر است.روز قیامت قاتل او با کسانی که با خیال خود براي خدا شریک
قرار داده انددر آتش خواهند بود، آتش دوزخ به قاتل حسین علیه السلام اشتیاق بیشتري دارد ازکسی که خدا را براي رسیدن
به بهشت اطاعت کرده است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: در این میان که جبرئیل پیام الهی را گرفته و به سوي زمین فرود می آمد، به فرشته
برخورد، دردائیل به وي گفت: اي جبرئیل! امشب در آسمان چه خبر است؟ آیا براي اهل دنیا قیامتی برپا شده است؟ « دردائیل »
جبرئیل گفت: نه، ولیکن نوزادي در دنیا براي حضرت محمّدصلی الله علیه وآله وسلم متولّد شده که اینک خداوند مرا فرستاده
تا به او تبریک و تهنیت گویم.
آن فرشته گفت: اي جبرئیل! تو را به حق خدایی سوگند می دهم که تو و
ص: 504
مرا آفرید! وقتی خدمت حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم رسیدي سلام مرا به حضرتش برسان و بگو: تو را به حقّ این
مولود سوگند می دهم که از خدا بخواه تا ازمن راضی شده و بال و مقام مرا - که در میان فرشتگان داشتم بازگرداند!
جبرئیل به سوي زمین فرود آمد، وقتی به حضور پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم شرفیاب شد، و همچنان که خداوند فرموده
بود به او تبریک، تهنیت وتسلیت گفت؛ پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: آیا اُمّت من او را می کشند؟
جبرئیل گفت: آري، اي محمّد!
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ما هؤلاء باُمّتی، أنا بري ء منهم واللَّه عزّوجلّ بري ء منهم.
آنان از اُمّت من نیستند، من از آنان بیزارم، خداوند متعال نیز از آنان بیزاراست.
جبرئیل گفت: یا محمّد! من نیز از آنان بیزارم.
پس از آن، پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم نزد فاطمه زهرا علیها السلام آمد و به خاطر این نوزاد به وي تبریک و تسیلت
گفت.
فاطمه زهرا علیها السلام گریست و فرمود: کاش من او را نزاییده بودم، خداوند قاتلش را وارد دوزخ نماید!
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: أنا أشهد بذلک یا فاطمه! ولکنّه لایقتل حتّی یکون منه إمام تکون منه الأئمّه الهادیه
بعده.
دخترم فاطمه! من نیز بر این امر گواهی می دهم. ولی حسینم کشته نخواهد شد تا این که امامی از او به وجود آید که از او
پیشوایان هدایتگر به وجود خواهند آمد.
آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: امامان پس از من اینان هستند:
1 - الهادي (هدایتگر)؛ علی علیه السلام.
2 - المهتدي (هدایت کننده)؛ حسن علیه السلام.
3 - الناصر (یاري کننده)؛ حسین علیه السلام.
4 - المنصور (یاري شده)؛ علی بن الحسین علیهما السلام.
5 - الشافع (شفاعت کننده)؛ محمّد بن علی علیهما السلام.
6 - النفّاع (نفع رساننده)؛ جعفر بن محمد علیهما السلام.
ص: 505
7 - الأمین (امین)؛ موسی بن جعفر علیهما السلام.
8 - الرضا (مورد رضایت)؛ علی بن موسی علیهما السلام.
9 - الفعّال (فعال)؛ محمّد بن علی علیهما السلام.
10 - المؤتمن (مؤتمن)؛ محمّد بن علی علیهما السلام.
11 - العلّام (بسیار دانا)؛ حسن بن علی علیهما السلام.
12 - القائم (قیام کننده)؛ کسی که عیسی بن مریم علیه السلام پشت سرش نماز می خواند.
در این هنگام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از گریه آرام شد.
آنگاه جبرئیل قضیّه آن فرشته و گرفتاري او را به عرض پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم رسانید.
ابن عبّاس گوید: پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم امام حسین علیه السلام را که در میان پارچه پشمینه اي قنداق شده بود به
سوي آسمان بلند کرد و فرمود:
اللهمّ بحقّ هذا المولود علیک، لا بل بحقّک علیه، وعلی جدّه محمّد وإبراهیم وإسماعیل وإسحاق ویعقوب إن کان للحسین بن
علیّ بن فاطمه عندك حقّ فارض عن دردائیل وردّ علیه أجنحته ومقامه من صفوف الملائکه.
خداوندا! به حقی که این مولود به تو دارد، نه، بلکه به حقی که تو نسبت به اوو جدّش محمّد، و (اجدادش) ابراهیم، اسماعیل
و یعقوب داري، اگر این حسین بن علی، فرزند فاطمه در پیشگاه تو حق و قدر و منزلتی دارد! ازدردائیل راضی شو، و بال و
مقام او را در میان فرشتگان به او عطا فرما!
پس خداي مهربان دعاي پیامبر رحمت را پذیرفت و آن فرشته را آمرزید و بال و مقام او را در میان فرشتگان به او بازگرداند.
این آزاد شده حسین بن علی، فرزند فاطمه، دختر رسول خداصلی الله علیه وآله » : آن فرشته در بهشت چنین معروف شد که
(1) .« وسلم است
علّامه مجلسی رحمه الله در توضیح این روایت می گوید: بر فرض صحّت این
184 ح 27 (به صورت اختصار). / 248 ح 24 و 59 / 282 ح 36 ، بحار الأنوار: 43 / -1 کمال الدین: 1
ص: 506
روایت، به نظر می رسد که شاید آن فرشته به محض خطور چنین اعتقادي به این گرفتاري مبتلا شده، نه این که او عقیده
داشته که خداوند متعال داراي مکانی بوده است.
این بوده که: مافوق عرش پروردگار ما، مکان یا مرتبه اي «؟ آیا مافوق پروردگار ما چیزي هست » : یا این که منظورش از این که
بوده! از این رو، چنین عقیده اي از او نشانگر کوتاهی او در شناخت عظمت و جلالت خداوند است.
بنابراین، ذکر نفی مکان براي برطرف کردن توهّم افرادي است که گاهی چنین خیال می کنند، و خداوند متعال داناست.
-------------------------------------
آمده است: « غیبت » 18 ) در کتاب / 968
پیشواي ششم، امام صادق علیه السلام می فرماید:
می گفتند، روزي خداوند متعال او را براي مأموریّتی فرستاد، او در اجراي این « صلصائیل » فرشته اي از اهل ایمان بود که او را
امر سستی نمود، به همین جهت، خداوند پر و بال وي را گرفت و به جزیره اي از جزایر دریا تبعید کرد.
تا این که شب تولّد امام حسین علیه السلام فرا رسید، در آن شب فرشتگان ازخداي متعال اجازه گرفتند تا براي تهنیت جدّم
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم، امیرمؤمنان علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام فرود آیند.
خداوند به آنان اجازه داد، آنان گروه گروه از عرش و هر آسمانی به آسمان دیگري به سوي زمین براي تهنیت فرود آمدند،
در این هنگام به فرشته صلصائیل برخوردند که در جزیره اي افتاده بود. وقتی او را دیدند، توقّف کردند.
صلصائیل گفت: اي فرشتگان خداي رحمان! کجا می روید! و براي چه فرود آمده اید؟
فرشتگان گفتند:
یا صلصائیل! قد ولد فی هذه اللیله أکرم مولود
ص: 507
ولد فی الدنیا بعد جدّه رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم وأبیه علیّ علیه السلام واُمّه فاطمه علیها السلام وأخیه الحسن علیه
السلام وهو الحسین علیه السلام، وقد استأذنّا اللَّه فی تهنئه حبیبه محمّدصلی الله علیه وآله وسلم لولده فأذن لنا.
اي صلصائیل! امشب در دنیا گرامی ترین مولود، پس از جدّش رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و پدرش علی مرتضی علیه
السلام و مادرش فاطمه زهرا علیها السلام و برادرش حسن مجتبی علیه السلام متولّد شده، و او حسین علیه السلام است، ما از
خداوند اجازه خواستیم تا در تهنیت حبیبش محمّدصلی الله علیه وآله وسلم براي فرزندش شرکت جوییم، وخداي متعال براي
ما اجازه داد.
صلصائیل گفت: اي فرشتگان خدا! من شما را به حقّ خدا، پروردگار ما وشما، و به حقّ حبیبش محمّدصلی الله علیه وآله وسلم
و به حق این مولود سوگند می دهم! مرا نیز به همراه خود نزد حبیب خدا محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم ببرید، که
شما و من از او تقاضا کنیم، تا از خدا بخواهد به حق این مولودي که خداوند به او بخشیده که خطاي مرا بیامرزد و پر و بال
شکسته مرا عطا کرده و مرا به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشتم، بازگرداند.
فرشتگان، صلصائیل را به همراه خود نزد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم آوردند، ولادت فرزندش امام حسین علیه السلام
را به آن حضرت تهنیت گفته و قصّه آن فرشته را تعریف کردند، و از آن حضرت خواستند و قسم یاد کردند تا خداوند را به
حقّ امام حسین علیه السلام قسم دهد تا خدا خطاي او را بیامرزد و پر و بال شکسته او جبران کرده و او را به مقامی که با
فرشتگان مقرّب داشت، بازگرداند.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم برخاست و نزد دخترش فاطمه زهرا علیها السلام آمد و به اوفرمود: فرزندم حسین را بیاور.
فاطمه زهرا علیها السلام امام حسین علیه السلام را در حالی که قنداق شده بود، آورد.
جدّش رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم در حالی که با ملاطفت و مهربانی با فرزندش سخن می گفت او را گرفت و در
میان کف دست خود نزد فرشتگان آورد.
وقتی فرشتگان او را دیدند زبان به تهلیل و تکبیر باز کرده و خداي را حمد و ثنا گفتند. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم به
سوي قبله متوجّه شد و امام حسین علیه السلام را به طرف آسمان گرفت و عرض کرد:
ص: 508
اللهمّ إنّی أسألک بحقّ إبنی الحسین أن تغفر لصلصائیل خطیئته،وتجبر کسر جناحه، وتردّه إلی مقامه مع الملائکه المقرّبین.
خداوندا! من تو را به حقّ این فرزندم حسین سوگند می دهم! که از خطاي صلصائیل درگذري و بال او را عطا کنی و او را به
مقامی که با فرشتگان مقرّب داشت، بازگردانی!
خداوند مهربان دعاي پیامبر رحمت خود را به خاطر سوگندي که داد پذیرفت و خطاي صلصائیل را بخشید و بال او را عطا
( کرد و او را به مقامی که با فرشتگان مقرّب داشت، بازگردانید. ( 1
-------------------------------------
می نویسد: در برخی از اخبار آمده است: « بحار الأنوار » 19 ) علّامه مجلسی رحمه الله در / 969
روزي عرب بیابانی حضور پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم شرفیاب شده و عرض کرد: اي رسول خدا! من بچّه آهویی
شکار کرده ام اینک آن را براي دوفرزند تو حسن و حسین علیهما السلام هدیه آورده ام.
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم آن را پذیرفت و براي او دعاي خیر کرد.
امام حسن علیه السلام در کنار جدّ بزرگوارش ایستاده بود، بچّه آهو را خواست.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم نیز به او عطا کرد. ساعتی نگذشت که امام حسین علیه السلام آمد، دید برادرش با بچّه
آهویی بازي می کند، به او گفت:
برادرم! این بچّه آهو را از کجا آورده اي؟
امام حسن علیه السلام گفت: جدّم رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به من عطا فرموده است.
امام حسین علیه السلام با سرعت به سوي پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم شتافت و گفت: اي جدّبزرگوار! براي برادرم بچّه
آهویی عطا کرده اي که با آن بازي می کند، آیا مثل آن را به من عطا نمی کنی؟
امام حسین علیه السلام درخواست خود را تکرار می کرد و رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم ساکت بود، در عین حال
فرزندش را با مهربانی دلداري می داد و با سخنان
. 258 ح 47 / -1 بحار الأنوار: 43
ص: 509
مهرآمیزي مهربانی می نمود تا این که امام حسین علیه السلام اصرار کرد و نزدیک شد که گریه کند.
(راوي گوید:) در همین حال، ناگاه کنار درب مسجد سر و صدایی بلند شد، نگاه کردیم و دیدیم آهویی با بچّه خود می آید
که گرگی پشت سرش است و آن دو را سوي پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم می راند، و با دنبش آن را می زد.
وقتی به حضور حضرت رسیدند، آهو با زبان فصیح گفت: اي رسول خدا! من دو بچّه داشتم، یکی از آنها را شکارچی شکار
کرد و به سوي شما آورد، این یکی براي من باقی مانده بود که دلم با آن خوش بود، همین الآن که مشغول شیر دادن آن
بودم، ناگاه شنیدم گوینده اي می گفت:
أسرعی أسرعی یا غزاله! بخشفک إلی النبیّ محمّد صلی الله علیه وآله وسلم وأوصلیه سریعاً، لأنّ الحسین علیه السلام واقف بین
یدي جدّه وقد همّ أن یبکی والملائکه بأجمعهم قد رفعوا رؤوسهم من صوامع العباده، ولو بکی الحسین علیه السلام لبکت
الملائکه المقرّبون لبکائه.
اي آهو! با سرعت برخیز و بچّه خود را فوري به پیامبر خدا محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم برسان، زیرا که هم اکنون
فرزندش حسین علیه السلام در برابر جدّش ایستاده و می خواهد گریه کند، همه فرشتگان سر از عبادتگاهشان برداشته و نظاره
گر این منظره اند، اگر حسین علیه السلام گریه کند همه فرشتگان مقرّب بجهت گریه او، گریه خواهند کرد.
همچنین شنیدم که گوینده اي می گفت: اي آهو! پیش از آن که اشک حسین علیه السلام بر صورتش جاري شود با سرعت
خود را به او برسان! و گرنه این گرگ را به تو مسلّط می کنم تا تو را با بچّه ات بخورد.
اي رسول خدا! هم اکنون من مسافت زیادي را طی کرده ام، ولی چون زمین زیر پایم در نوردیده شد، با سرعت خودم را به
حضور شما رساندم، من خداي را ستایش می کنم که پیش از آن که اشک حسین علیه السلام به صورتش جاري شود در
حضور شما حاضر شدم.
ص: 510
در این هنگام یاران رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم زبان به تهلیل و تکبیر بلند کردند،و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله
وسلم در حق آهو دعاي خیر نموده و براي او برکت خواست.
امام حسین علیه السلام بچّه آهو را گرفته و نزد مادرش فاطمه زهرا علیه السلام آمد و آن بانوي بزرگوار نیز خوشحال و مسرور
( گشت. ( 1
-------------------------------------
می نویسد: « زهر الربیع » 20 ) عالم بزرگوار سیّد نعمت اللَّه جزائري قدس سره در / 970
شخصی نامه اي به امام حسین علیه السلام داد که حاجتش را نوشته بود.
امام حسین علیه السلام فرمود:
حاجتک مقضیّه؛ حاجت تو بر آورده شد.
به امام حسین علیه السلام گفته شد: اي فرزند رسول خدا! اگر به نامه اش توجّه می فرمودید و به اندازه نیازش پاسخ می
دادید، بهتر نبود؟
امام حسین علیه السلام فرمود:
یسألنی اللَّه تعالی عن ذلّ مقامه بین یدي حتّی أقرء رقعته.
( خداوند متعال از خواري او در برابرم بازخواست می کند تا این که نامه اش را بخوانم. ( 2
-------------------------------------
می نویسد: هنگامی که سر مطهّر امام حسین علیه السلام را وارد شهر دمشق کردند، « صراط المستقیم » 21 ) در کتاب / 971
شخصی در کنار سر مطهّر حضرتش این آیه را قرائت کرد که:
؛ (3) « أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَّقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً »
«؟ آیا گمان کردي که اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودند »
خداوند سر مطهّر حضرتش را با زبان عربی گویا ساخت که:
. 312 ضمن ح 73 / -1 بحار الأنوار: 43
نقل شده است. « معالی السبطین: 65 « -2 نظیر این روایت در
. -3 سوره کهف، آیه 9
ص: 511
أعجب من أهل الکهف قتلی وحملی.
( شگفت انگیزتر از اصحاب کهف، کشته شدن من وحمل سرم می باشد. ( 1
-------------------------------------
22 ) باز در همان کتاب آمده است: / 972
اعمش گوید: مردي را در طواف خانه خدا دیدم که می گوید: خداوندا! مرا بیامرز، ومن می دانم که هرگز مرا نخواهی
آمرزید.
از او پرسیدم: چرا چنین می گویی؟!
گفت: من از جمله افرادي بودم که مأموریّت داشتیم سر مطهّر امام حسین علیه السلام را به سوي یزید لعنه اللَّه ببریم، ما در
کنار دیري فرود آمدیم، سفره پهن کردیم تا غذا بخوریم، ناگاه دیدیم دستی از دیوار بیرون آمده و می نویسد:
أترجو اُمّه قتلت حسیناً *** شفاعه جدّه یوم الحساب
آیا اُمّتی که حسین علیه السلام را کشتند؛ امید دارند که جدّش در روز قیامت آنها راشفاعت کند؟
ما وحشت کرده، ترسیدیم، عدّه اي از ما خواستند آن دست را بگیرند ولی پنهان شد، وقتی وارد مجلس یزید شدیم، مرا شبانه
به نگهبانی گماشتند، من دیدم که حضرت آدم، ابراهیم، موسی، عیسی و محمّد صلی الله علیه وآله وسلم باگروهی از
فرشتگان فرود آمدند، جبرئیل به تک تک یاران من دمید (و آنها مردند) وقتی به من نزدیک شد پیامبر خداصلی الله علیه وآله
وسلم فرمود:
دعه، لایغفر اللَّه له؛
او را رها کن، خداوند او را نیامرزد.
( پس مرا رها کردند. ( 2
------------------------------------------------
. 179 ح 7 و 8 / -1 الصراط المستقیم: 2
. 179 ح 7 و 8 / -2 الصراط المستقیم: 2
ص: 512
پایان بخش پنجم
اشاره
این بخش را با گفتاري از آیت الله حاج شیخ جعفر شوشتري رحمه الله به پایان می برم، وي در بخشی از کتاب معروف خود
پنجاه امتیاز براي امام حسین علیه السلام می شمارد که ما برخی از آنها را انتخاب نموده و با روایاتی که « الخصائص الحسینیه »
در مورد اسرار و پاداش زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده، بیان می نماییم :
ه امام حسین علیه السلام 􀀀 الف) پنج ویژگی از ویژگیهاي پنجاه گان
ب) در مقام و منزلت امام حسین علیه السلام و اسرار پاداش زیارت آن حضرت
ه امام حسین علیه السلام 􀀀 الف) پنج ویژگی از ویژگیهاي پنجاه گان
اشاره
-1 زیارت نمودن پیامبر خدا زائر امام حسین علیه السلام را در روز قیامت
2 - کلام امام حسین علیه السلام در مورد زائر خود
3 - آفرینش سرزمین کربلا قبل از آفرینش کعبه
4 - فضیلت کعبه به خاطر تربت کربلا
-5 وجه اشتراك کعبه با سرزمین کربلا
-1 زیارت نمودن پیامبر خدا زائر امام حسین علیه السلام را در روز قیامت
وي (مرحوم شوشتري) در کتاب ارزشمند خود می نویسد:
1 - کسی که امام حسین علیه السلام را زیارت کند، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم ضامن شده که او را در روز قیامت
زیارت نماید.
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
( ضمنت علی اللَّه وحقّ علیّ أن أزور من زاره فآخذ بعضده فاُنجیه من أهوال القیامه وشدائده حتّی اُصیره فی الجنّه. ( 1
به خداوند متعال ضامن شدم و بر من لازم است این که زائر فرزندم حسین علیه السلام را در روز قیامت زیارت کنم و از دست
او گرفته و از سختیها وشداید آن روز، نجاتش داده و وارد بهشتش نمایم.
---------------------------------------
2 - کلام امام حسین علیه السلام در مورد زائر خود
2 - در روایت دیگري آمده: امام حسین علیه السلام فرمود:
( من زارنی فی حیاته زرته بعد وفاته ... وإن وجدته فی النار أخرجته. ( 2
کسی که مرا در دوران زندگی خویش زیارت کند من پس از وفاتش به زیارت او خواهم آمد ... و اگر او در آتش باشد،
نجاتش خواهم داد.
« 123 ح 30 / بحار الأنوار: 100 » -1 الخصائص الحسینیّه: 159 (با اندکی تفاوت). نظیر این روایت را علّامه مجلسی رحمه الله در
نقل کرده است.
. 16 ح 19 / -2 بحار الأنوار: 101
ص: 513
آیه اللَّه شوشتري رحمه الله گوید: این آخرین حالت براي زائر امام حسین علیه السلام ( 1) است و نسبت به کسانی است که
( گناهشان بیشتر باشد. ( 2
--------------------------------------------
3 - آفرینش سرزمین کربلا قبل از آفرینش کعبه
3 - خداوند متعال مکّه را آفرید و پیش از گستردن زمین، آن را به عنوان حرم و محل مورد احترام قرار داد، ولی در مورد
سرزمین کربلا، امام سجّادحضرت علیّ بن الحسین علیهما السلام فرموده است:
اتّخذاللَّه أرض کربلاحرماً آمناً مبارکاً قبل أن یخلق اللَّه أرض الکعبه ویتّخذها حرماً بأربعه وعشرین ألف عام، وأنّه إذا زلزل اللَّه
تبارك وتعالی الأرض وسیّرها رفعت، کما هی بتربتها نورانیّه صافیه.
خداوند متعال بیست و چهار هزار سال پیش از آفرینش کعبه، سرزمین کربلا را به عنوان حرم امن و مبارك برگزید، و
همچنین زمانی که خداوند زمین را لرزاند زمین کربلا را با تربتش - که نورانی و شفّاف است - بالا برد وآن را در برترین باغ
هاي بهشت قرار داد.
و آن از بهترین مسکن هاي بهشت است که جز پیامبران و رسولان-رسولان اولوالعزم - در آن ساکن نمی شوند.
همانا این سرزمین در میان باغهاي بهشتی می درخشد؛ همان گونه که ستارگان فروزان در میان ستارگان نورافشانی می کند،
نور این سرزمین دیدگان بهشتیان را خیره می کند و با صداي بلندي می گوید:
أنا أرض اللَّه المقدّسه الطیّبه المبارکه الّتی تضمّنت سیّدالشهداء وسیّد شباب أهل الجنّه.
( من سرزمین مقدّس، پاك و مبارکی هستم که سیّد و آقاي شهیدان و سرور جوانان اهل بهشت را دربرداشته ام. ( 3
---------------------------------------------
4 - فضیلت کعبه به خاطر تربت کربلا
4 - سرزمین مکّه به قدرت خداي توانا به سخن آمد و به سبب کرامتی که خداوند بر آن داده بود افتخار نمود و گفت:
چنین آمده: این آخرین حالت رهایی براي زائران است. « الخصائص » -1 در
. -2 الخصائص الحسینیّه: 165
. 108 ح 10 ، الخصائص الحسینیّه: 240 / -3 کامل الزیارات: 451 ح 5، بحار الأنوار: 101
ص: 514
کدام سرزمین همانند من است و حال آن که خداوند متعال خانه اش را بر روي من بنا نموده که مردم از هر راه دوري متوجّه
من می شوند و مراحرم امن خود قرار داده است.
]کربلا بر آن فضل و برتري دارد، وقتی مکّه چنین افتخار نمود[خداوند متعال به آن وحی فرمود که:
آرام باش و به آنچه به تو ارزانی شده افتخار مکن! آنچه براي تو ارزانی داشته ام در برابر برتري سرزمین کربلا همانند سوزنی
است که در دریایی فرود آمده و قطره اي از آب آن را با خود بردارد.
ولولا تربه کربلاء ما فضّلتک، ولولا من تضمّنته أرض کربلاء ماخلقتک ولا خلقت البیت الّذي به افتخرت.
اگر خاك کربلا نبود تو را برتري نمی دادم، و اگر نبود آن کسی که کربلا او رادر خود جاي داده، نه تو را می آفریدم و نه
خانه اي که بدان افتخار می نمایی.
پس آرام باش و در جایگاه خود قرار گیر و متواضع و فروتن و نرم باش ونسبت به سرزمین کربلا تفاخر و تکبّر نورز که در
( غیر این صورت تو را(بر زمین) فرو برده و در آتش دوزخ قرار می دهم. ( 1
---------------------------------------------
-5 وجه اشتراك کعبه با سرزمین کربلا
5 - خداوند کعبه را مغناطیس دلها قرار داده که دلها را از نقاط دور ونزدیک به سوي خود می کشد، دلها نیز در آرزوي کعبه
و اهل آن هستند،چرا که در قرآن می فرماید:
؛ (2) « فَاجْعَلْ أَفْئِدَهً مِنَ الناسِ تَهْوي إلَیْهِم »
.« پس تو، دل هاي گروهی از مردم را متوجّه آنان ساز »
امام حسین علیه السلام نیز مغناطیس دلهاي شیعیان است، آنان در دل هاي خود کششی ویژه به سوي امام حسین علیه السلام
احساس می نمایند، به گونه اي که نسبت به دوستی امامان دیگر علیهم السلام امتیاز دارد و این امر در مراجعه به
. 106 ح 3 (با تفاوت در الفاظ)، الخصائص الحسینیّه: 240 / -1 کامل الزیارات: 449 ح 2، بحار الأنوار: 101
. -2 سوره ابراهیم، آیه 37
ص: 515
( وجدان آشکار می گردد. ( 1
---------------------------------------------
@ب) در مقام و منزلت امام حسین علیه السلام و اسرار پاداش زیارت آن حضرت
اشاره
ب) در مقام و منزلت امام حسین علیه السلام و اسرار پاداش زیارت آن حضرت
نویسنده رحمه الله گوید: اینک بخشی از اسراري که در مقام و منزلت امام حسین صلوات الله علیه روایت شده است ، بیان می
نمایم :
ه پیامبر اکرم صلوات الله علیه نسبت به امام حسین علیه السلام 􀀀 1 - شدت علاق
2 - گوشه اي از ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در کلام امام ششم علیه السلام
3 - روایت محدّث نوري رحمه الله در مورد بخشش خاص خداوند نسبت به زوار امام حسین علیه السلام
4 - روایت محدث نوري در مورد حضور حضرت زهرا علیها السلام در کنار زوّار
5 روایت محدث نوري رحمه الله در مورد شفاعت نمودن زائر امام حسین علیه السلام
6 - روایت محدث نوري رحمه الله در مورد ثواب اکثار زیارت امام حسین علیه السلام
7 - روایت صاحب مزار در مورد عرق زوّار امام حسین علیه السلام
8 - رؤیاي صادقه در مورد مقام و منزلت امام حسین علیه السلام در روز قیامت
9 - علّت قرار داده شدن حج به عنوان پاداش زیارت در اکثر روایات از زبان مؤلف رحمه الله
-10 اسرار حرکت امام حسین علیه السلام به کربلا از زبان مؤلف رحمه الله
ه پیامبر اکرم صلوات الله علیه نسبت به امام حسین علیه السلام 􀀀 1 - شدت علاق
می نویسد: « کامل الزیارات » 1 - شیخ ابن قولویه در کتاب
امام صادق علیه السلام می فرماید:
روزي امام حسین علیه السلام در دامن پر مهر جدّ بزرگوارش رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم نشسته بود، پیامبر خدا صلی
الله علیه وآله وسلم با او بازي می کرد و هر دو می خندیدند.
در این هنگام، عایشه گفت: اي رسول خدا! علاقه و محبّت شما نسبت به این کودك چقدر زیاد است؟
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ویلک! وکیف لااُحبّه ولا اُعجب به؟ وهو ثمره فؤادي وقرّه عینی؟ أما إنّ اُمّتی
ستقتله، فمن زاره بعد وفاته کتب اللَّه له حجّه من حججی.
واي بر تو! چگونه او را دوست نداشته باشم و به او مهر نورزم؟ که او میوه دل من و نور چشم من است. آگاه باش! که به
زودي اُمّتم او را خواهندکشت. پس هر کس او را پس از شهادتش زیارت کند، خداوند پاداش یکی از حج هاي مرا در نامه
اعمال او می نویسد.
عایشه شگفت زده شد و گفت: اي رسول خدا! یک حجّ از حجّ هاي شما؟!
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: آري، دو حجّ از حجّ هاي من.
شگفتی عایشه بیشتر شد و گفت: دو حجّ از حجّ هاي شما؟!
رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: آري، چهار حجّ از حجّ هاي من.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
پیوسته عایشه تعجّب می کرد و پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم به تعداد حجّ ها اضافه می نمود تا این که به نود حجّ با
( عمره هاي خودشان رساندند. ( 2
-----------------------------------------
2 - گوشه اي از ثواب زیارت امام حسین علیه السلام در کلام امام ششم علیه السلام
2 - و نیز شیخ ابن قولویه قدس سره در کتاب مزبور از امام صادق علیه السلام روایت
. -1 الخصائص الحسینیّه: 228
. 260 ح 101 / -2 کامل الزیارات: 143 ح 1، بحار الأنوار: 44
ص: 516
ومزار سیّد بن طاووس رحمه الله آمده است - فرمود: « مزار کبیر » نموده که حضرتش به مفضّل - یا به جابر، چنان که در کتاب
کم بینک وبین قبر الحسین علیه السلام؟
فاصله میان شما تا قبر مطهّر امام حسین علیه السلام چقدر است؟
گفت: پدر و مادرم به فداي شما! به مقدار سفر یک روز و مقداري از روزدیگر.
حضرت فرمود: آیا قبر آن حضرت را زیارت می کنی؟
گفت: آري.
فرمود: ألا اُبشّرك ألا اُفرّحک ببعض ثوابه؟
آیا به تو مژده دهم و با بیان گوشه اي از پاداش زیارت آن حضرت،مسرورت بنمایم؟
عرض کردم: آري، قربانت گردم.
حضرت فرمود: إنّ الرجل منکم لیأخذ فی جهازه ویتهیّأ لزیارته فیتباشر به أهل السماء، فإذا خرج من باب منزله راکباً أو ماشیاً
وکّل اللَّه به ألف آلاف ملک من الملائکه یصلّون علیه حتّی یوافی قبر الحسین علیه السلام.
هرگاه یکی از شما شیعیان، اثاث سفرش را بر می دارد و آماده سفر به سوي قبر آن حضرت می گردد، اهل آسمان به او مژده
می دهند، وقتی از درب خانه اش بیرون می رود - چه پیاده و چه سواره - خداوند هزاران هزار فرشته ( 1) به او موکّل می
نماید که تا رسیدن به قبر مطهّر امام حسین علیه السلام بر او تحیّت و درود فرستند.
اي مف ّ ض ل! هنگامی که به قبر امام حسین علیه السلام رسیدي، درب حرم مطهّرش بایست و این کلمات را بگو، زیرا که به
تعداد هر کلمه اي که گویی نصیب و بهره اي از رحمت خداوند عایدت می گردد. - آنگاه حضرت آن کلمات را بیان فرمود
-
وقتی به سوي قبر مطهّر حضرتش راه افتادي براي هر گامی که از زمین
آمده: چهار هزار فرشته. « بحار الأنوار » و « الکامل » -1 در
ص: 517
برمی داري و بر آن می گذاري، پاداش کسی را که در راه خدا جنگیده و به خون خود آغشته شده است، می دهند. وقتی بر
قبر مطهّر سلام دادي بادست آن را لمس کن و بگو:
السلام علیک یا حجّه اللَّه فی سمائه وأرضه؛
سلام بر تو اي حجّت خدا در آسمان و زمینش.
آنگاه به نماز بپرداز که پاداش هر رکعت نماز در این مکان مقدّس همانند پاداش کسی است که هزار حجّ و عمره بجاي
آورده و هزار بنده آزاد نموده و گویی هزار مرتبه در راه خدا به همراه پیامبر مُرسلی فرستاده شده، جهاد نموده است.
هنگامی که از زیارت قبر امام حسین علیه السلام بازگشتی منادي ندا سر می دهد- که اگر سخن او را می شنیدي تمام عمرت
را در کنار قبر مطهّر امام حسین علیه السلام می ماندي - او می گوید:
طوبی لک أیّها العبد! قد غنمت وسلّمت، وقد غفر لک ما سلف،فاستأنف العمل.
اي بنده! خوشا به حال تو! بهره مند گشتی و از هر گونه آفت رهائی یافتی،اعمالت را از ابتدا آغاز کن که تمام گناهان گذشته
ات آمرزیده شد.
پس اگر زائر آن حضرت، همان سال یا در همان شب یا در همان روز بمیرد قبض روح او به عهده خداوند متعال است،
هنگامی که زائر به سوي منزل خود باز می گردد فرشتگان با او همراه می شوند و در طیّ راه به او استغفار نموده و بر او درود
می فرستند.
وقتی به منزلش رسید فرشتگان گویند: پروردگارا! این بنده توست که موفّق به زیارت قبر فرزند پیامبرت شده، اینک به منزل
خودش بازگشت،ما کجا رویم؟
ندایی از آسمان می آید که: یا ملائکتی! قفوا بباب عبدي، فسبّحوا وقدّسوا واکتبوا ذلک فی حسناته إلی یوم یتوفّی.
اي فرشتگان من! کنار درب خانه بنده من بایستید و تا هنگام مرگش، تسبیح و تقدیس نمایید و پاداش این عمل را در نامه
حسنات وي بنویسید.
امام صادق علیه السلام فرمود: فرشتگان پیوسته در کنار درب خانه زائر امام
ص: 518
حسین علیه السلام می ایستند و به تسبیح و تقدیس خدا مشغول می شوند وپاداش این عمل را در نامه حسنات آن زائر می
نویسند.
وقتی این زائر از دنیا رفت فرشتگان در کنار جنازه او، کفن و غسل و نمازاو حاضر شده می گویند: پروردگارا! ما را مأمور
نمودي تا درب بنده ات بایستیم اینک او از دنیا رفت ما به کجا رویم؟
ندا می آید: یا ملائکتی! قفوا بقبر عبدي فسبّحوا وقدّسوا واکتبوا ذلک فی حسناته إلی یوم القیامه.
اي فرشتگان من! تا روز قیامت کنار قبر بنده ام بایستید و به تسبیح و تقدیس مشغول شده و پاداش آن را در نامه حسنات او
( بنویسید. ( 1
که فرمود: وقتی به درب حرم مطهّررسیدي آن را بگو، همان زیارت دهم از « کلمات » نویسنده رحمه الله گوید: منظور از
نقل نموده است. « التحفه » زیارات امام حسین علیه السلام است که علّامه مجلسی رحمه الله در کتاب
------------------------------------------
3 - روایت محدّث نوري رحمه الله در مورد بخشش خاص خداوند نسبت به زوار امام حسین علیه السلام
می نویسد: « مستدرك الوسائل » 3 - استاد شیخ من، محدّث عالی قدر، میرزا حسین نوري رحمه الله در کتاب
سلیمان بن خالد گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:
إنّ للَّه فی کلّ یوم ولیله مائه ألف لحظه إلی الأرض یغفر لمن یشاء منه ویعذّب من یشاء منه، ویغفر لزائري قبر الحسین بن علیّ
علیهما السلام خاصّه ولأهل بیتهم ولمن یشفع له یوم القیامه کائناً من کان.
همانا خداوند متعال در هر شبانه روز صد هزار مرتبه به ساکنان زمین نظر می فرماید و هر کس را که بخواهد آمرزیده و هر
کس را که بخواهد عذاب می نماید، ولی بخشش خاصّ ی نسبت به زائران قبر مطهّر امام حسین علیه السلام وخانواده آنها و
کسانی که در روز قیامت مورد شفاعت آنان قرار می گیرند-هر کس که باشد - دارد.
عرض کردم: گرچه آن شخص مستحق دوزخ باشد؟
. 163 ح 8 و 229 ح 36 / -1 کامل الزیارات: 374 ح 5، مصباح الزائر: 252 ، بحار الأنوار: 101
ص: 519
فرمود: وإن کان، ما لم یکن ناصباً؛
( آري، به شرط آن که ناصبی نباشد. ( 1
--------------------------------------
4 - روایت محدث نوري در مورد حضور حضرت زهرا علیها السلام در کنار زوّار
4 - باز در همان کتاب آمده است:
داوود بن کثیر گوید: پیشواي ششم، امام صادق علیه السلام می فرماید:
إنّ فاطمه بنت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم تحضر زوّار قبر إبنها الحسین علیه السلام فتستغفر لهم ذنوبهم.
به راستی که فاطمه زهرا علیها السلام دختر گرامی محمّد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم در کنار زائرین قبر فرزندش امام
( حسین علیه السلام حاضر شده و براي گناهان آنان طلب آمرزش می نماید. ( 2
------------------------------------------
5 روایت محدث نوري رحمه الله در مورد شفاعت نمودن زائر امام حسین علیه السلام
5 - باز در همان کتاب آمده است:
سیف تمّار گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:
زائر الحسین علیه السلام مشفّع یوم القیامه لمائه رجل، کلّهم قد وجبت لهم النار ممّن کان فی الدنیا من المسرفین.
زائر امام حسین علیه السلام در روز قیامت صد نفر را شفاعت می نماید، و شفاعت او در مورد آنها که همگی مستحق آتش
( بودند و در دنیا از جمله مسرفان بودند، پذیرفته می شود. ( 3
--------------------------------------
6 - روایت محدث نوري رحمه الله در مورد ثواب اکثار زیارت امام حسین علیه السلام
6 - باز در همان کتاب می نویسد: یکی از اصحاب ما گوید:
من سرّه أن ینظر إلی اللَّه یوم القیامه، وتهون علیه سکره الموت وهول المطّلع فلیکثر زیاره قبر الحسین علیه السلام، فإنّ زیاره
( الحسین علیه السلام زیاره رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم. ( 4
. 238 ح 11923 / 27 ح 35 ، المستدرك: 10 / -1 کامل الزیارات: 311 ح 4، بحار الأنوار: 101
. 241 ح 11931 / 55 ح 14 ، المستدرك: 10 / -2 کامل الزیارات: 231 ح 9، بحار الأنوار: 101
. 253 ح 11955 / 77 ح 36 ، المستدرك: 10 / -3 کامل الزیارات: 309 ح 2، بحار الأنوار: 101
. 77 ح 34 / -4 کامل الزیارات: 282 ح 1، بحار الأنوار: 101
ص: 520
کسی که دوست دارد در روز رستاخیز به خداوند متعال نظر نماید ( 1) ، و درهنگام جان دادن، سکرات مرگ ( 2) و مواقف
روز قیامت بر او آسان شود؛زیاد به زیارت امام حسین علیه السلام برود، چرا که زیارت آن حضرت، همان زیارت رسول خدا
صلی الله علیه وآله وسلم است.
---------------------------------------
7 - روایت صاحب مزار در مورد عرق زوّار امام حسین علیه السلام
خویش می نویسد: در روایتی آمده است: « مزار » 7 - محمّد بن مشهدي در کتاب
أنّ اللَّه تعالی یخلق من عرق زوّار قبر الحسین علیه السلام من کلّ عرق سبعین ألف ملک یسبّحون اللَّه ویستغفرون له ولزوّار
( الحسین علیه السلام إلی أن تقوم الساعه. ( 3
همانا خداوند متعال از هر (قطره) عرق زائر قبر امام حسین علیه السلام هفتاد هزارفرشته می آفریند که آنان خداي را تسبیح
نموده و تا روز قیامت به زائرین آن حضرت استغفار می نمایند.
---------------------------------------
8 - رؤیاي صادقه در مورد مقام و منزلت امام حسین علیه السلام در روز قیامت
8 - یکی از دوستان اهل علم من، از یکی از دانشمندان گذشته و مورد اعتماد نقل کرد که وي در عالم خواب می بیند:
روز قیامت بر پا شده و مردم از هر گروه محشور شده و به پیشگاه الهی در حرکتند، او از خداوند متعال در مورد مقام و منزلت
و پاداشی که خداوند بر آنها در نظر گرفته، می پرسد. تا این که از مقام شهدا می پرسد وبه او مقامات آنها را نشان می دهند.
بالاخره از مقام والاي سرور شهیدان سیّدالشهداء صلوات اللَّه علیه می پرسد.
در این هنگام از جانب خداوند سبحان خطاب می رسد: همانا براي او
-1 علّامه مجلسی رحمه الله در شرح این روایت می گوید: مراد از نظر به خداوند متعال، نظر به رحمت و کرامت باري تعالی
است یا مراد، نظر به سوي اولیاي او، یا نهایت شناخت انسان از خداي متعال بر حسب کشش فکري وقابلیّت اوست.
-2 سکرات مرگ: شدایدي که انسان در هنگام جان دادن متحمّل می شود.
. 357 ح 3 / -3 بحار الأنوار: 101
ص: 521
در پیشگاه ما مقام و منزلتی است که جز من و او، کسی از آن آگاه نیست.
9 - علّت قرار داده شدن حج به عنوان پاداش زیارت در اکثر روایات از زبان مؤلف رحمه الله
9 - یکی از دوستان من - که اهل حدیث و قلم است - از من پرسید:
چرا در اکثر روایات پاداش زیارت امام حسین علیه السلام حجّ قرار داده شده است؟
در پاسخ وي گفتم: بنی اُمیه و دشمنان دین خدا، دل شریف امام حسین سلام اللَّه علیه را شکسته و چند روز پیش از روز عرفه،
آن حضرت را از مکّه بیرون نمودند. به همین جهت، خداوند متعال دماغ دشمنان و بدخواهان آن حضرت را به زمین مالیده و
حقیقت حجّ را تغییر داده و ثواب زیارت آن حضرت را چندین برابر پاداش حجّ قرار داد.
ما نیز خداوند جلّ وعلا را بر اعلاي کلمه امام حسین علیه السلام و افزایش آن هرسال بیش از سال قبل، و بر ابطال و سرنگونی
کلمه باطل از اوّلین وآخرین، سپاس می گوییم.
-10 اسرار حرکت امام حسین علیه السلام به کربلا از زبان مؤلف رحمه الله
10 - یکی از خطیبان از اهل ادب، از من در مورد اسرار مهاجرت سرور مجاهدان و شهیدان امام حسین علیه السلام از من
پرسید که:
چرا امام حسین علیه السلام با خاندانش به سوي کربلا حرکت کرده و کودك شیرخوار خود را فدا نموده با آن که می دانست
کشته خواهد شد؟
من در پاسخ وي گفتم: هر قانونی داراي حرمت است و بر پیروان آن قانون لازم است که به آن قانون احترام کرده و از آن
پیروي نموده و درحفظ آن کوشا باشند. از طرفی، مردم در نسبت به احترام قانون، سه گروهند:
1 - بالاترین حدّ احترام به قانون، آن است که شخص خودش را براي حفظِ آن اصل شریف، فدا کند.
2 - پایین ترین حدّ آن است که اعتنایی به آن نداشته باشد.
3 - و میان این دو حدّ، همان حدّ متوسّط احترام به حساب می آید.
ص: 522
از این نظر، گروه هایی که در جهان هستند و حکومت هایی که در دنیاحاکمند نسبت به خود داراي قوانینی هستند، آنان
خدمتگزاران به قانون خودشان را به مراتب رعایت احترام آن، ارزش قائل می شوند. رعایت این اصل در یک قانون دنیوي
محفوظ بوده و کسی منکر آن نیست.بنابراین، رعایت قانون الهی - همانند قرآن مجید - چقدر ارزش دارد؟
حافظ و نگهبان این قانون الهی، سیّد و آقاي مجاهدان نیکوکار است،که با خانواده خود به سوي کربلا هجرت فرمود تا با این
عمل مقدّس خودعظمت دین و قانون الهی را به جهانیان برساند و بر غیر مستحقّان ونااهلان آن خط بطلان کشد.
آري، آن حضرت با این مهاجرت و مجاهدت، نهضت عظیم و مقدّسی را پی ریزي کرد که آن علّت محدثه براي دین گردید،
گویی با این نهضت مقدّس دین را پس از نابودي آن، با قربانی کردن جان عزیز خویش وخون پاك خاندان و یارانش، زنده
نمود.
از طرفی، چون این نهضت شریف و بی نظیر مورد انکار شکّاکان مغرض قرارخواهدگرفت. همان گونه که امامت وامیري
سرور یکتاپرستان امیر مؤمنان علی صلوات اللَّه علیه را در روز غدیر - با آن همه شهرتی که داشت و در دیدگاه هزاران مرد و
زن بود - مورد انکار برخی مغرضان قرار گرفت. به همین جهت، این علّت احیاء، نیازمند علّت دیگري براي بقاء وحفظ این
نهضت بی نظیر است که پیوسته در دنیا باقی بماند.
بدیهی است که این نهضت بی نظیر باقی نمی ماند جز با اقامه عزاي دوستداران آن حضرت و جلسات ذکر و مصیبتی که - با
همه اقسامش -برپا می دارند، و در واقع، این مجالس عزاداري علّت بقاي این نهضت شریف بوده و مکمّل آن هستند.
بنابراین، هم اکنون قوام دین با دو نهضت است:
ص: 523
1 - نهضت مقدّس، بی نظیر و ارزشمندي که امام حسین علیه السلام با فدا نمودن جان عزیز خود و خاندان و فرزندان و
یارانش بوجود آورد.
2 - نهضت هاي مقدّس و پاکی که با اقامه مجالس عزاداري و تعزیه خوانی بر پا می شود که خود، نگه دارنده این نهضت
عظیم هستند.
به همین جهت، بر تمام دینداران - بلکه بر هر فرد از بشریّت - لازم است نسبت به اُموري که نشانگر امر الهی و احیاي امر
پیشوایان علیهم السلام است،قیام نمایند.
و در واقع برپایی چنین محافلی اشاره اي است به نهایت تأسّف از آن که از جهاد در پیشگاه مبارك حضرتش را از دست داده
اند و به عنوان پذیرش دعوت آنان و تأیید این مطلب است که این بزرگواران به امرولایت و سرپرستی امّت سزاوارتر بوده اند
از آنها که او را از مقامی که خدا براي آنها قرار داده کنار زدند و این عمل سپاسگزاري از حقوق آنان نسبت به بشریّت بوده و
صله اي باشد براي پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم و فرزندان پاك و پاکیزه آن حضرت و موجب سرور و شادمانی
معصومین علیهم السلام باشد.
به همین جهت، پیشوایان معصوم علیهم السلام در موارد گوناگون مردم را باسخنان زیباي خود بر برپایی این اُمورمقدّس
تشویق وترغیب می نمودند.
آنجا که می فرماید:
( فإنّ فی اجتماعکم ومذاکراتکم إحیاء أمرنا، وخیر الناس بعدنا من ذاکر بأمرنا ودعا إلی ذکرنا. ( 1
همانا اجتماعات شما و گفتگوهاي شما، موجب احیاي امر ماست، وبهترین مردم پس از ما، کسانی هستند که امر ما را
یادآوري نموده ( 2) و مردم رابه سوي این امر بخوانند.
200 ح 8 به نقل از امالی مفیدرحمه الله. / 354 ح 31 و 1 / -1 بشاره المصطفی: 110 ، بحار الأنوار: 74
-2 در بحار الأنوار ج: 74 ) چنین آمده است: امر ما را یاد نموده و به سوي این امر باز گردند.
ص: 524
در روایت دیگري می خوانیم:
هل العیش إلّا هذا.
آیا زندگی جز یاد ماست؟!
در روایت آمده:
شیعتنا منّا ومضافون إلینا فلهم معنا قرابه خاصّه، رضوا بنا أئمّه،ورضینا بهم شیعه، یحزنهم حزننا، ویسرّهم سرورنا، ونحن نطّلع
علی أحوالهم، ونتألّم لتألّمهم.
شیعیان ما از ما و به سوي ما هستند، آنان با ما قرابت و خویشاوندي ویژه اي دارند، آنان به امامت ما راضی شده اند ما نیز به
پیرو و شیعه بودن آنان راضی شده ایم، غم و اندوه ما آنان را محزون و غمگین و سرور و خوشحالی ما آنان را مسرور و
خوشحال می نماید، ما از احوال آنان آگاه شده و بر ناراحتی آنان ناراحت می شویم.
امام حسن عسکري علیه السلام می فرماید:
( من أحبّنا بقلبه، وأخدمنا بیده ولسانه فهو معنا فی الغرفه الّتی نحن فیها. ( 1
کسی که با دلش ما را دوست داشته و با دست و زبانش در خدمت ما باشد، اودر بهشت در درجه و غرفه ما خواهد بود.
بنابراین، یاري آنان مخصوص به مورد خاصّ ی نیست، بلکه هر عملی که باعث استواري دعوت آنان و جلب توجّه دیدگان به
سوي عنایتی شودکه خداوند سبحان به ایشان عطا فرموده - که همان خلافت کبري است -نصرت و یاري آنان به شمار می
آید.
در اینجا نباید اشکال شود که: شاید برخی از اقسام اقامه عزاداري به گونه لهو باشد، چرا که او در مقام گریاندن و محزون
نمودن دلهاست،
101 ح 64 (با اندکی تفاوت). / -1 بحار الأنوار: 27
ص: 525
چنین قسمی تخصّصاً از موضوع آن خارج است.
و امّا این که امام حسین صلوات اللَّه علیه می دانست که به زودي کشته خواهد شد با وجود این بر چنین امري اقدام نمود.
در پاسخ این سؤال باید بگوییم:
تکالیف شرعی نسبت به امام حسین صلوات اللَّه علیه بستگی به دانش ظاهري آن حضرت داشت نه دانش غیبی آن حضرت.
بنابراین، وقتی اطاعت و فرمانبرداري اهل کوفه با مکاتبه بزرگان آن شهر یکی پس از دیگري بر آن حضرت آشکار شد، که با
میل خود و بدون اجبار به این عمل اقدام نموده و خودشان ابتداءً - بدون این که از آنان خواسته باشند - آماده یاري امام
حسین علیه السلام شدند، حضرت در صورت ظاهر ناگزیر بودند که از مدینه خارج شده و در برابر برپایی دین خدا وکلمه او
و ابقاي آن قیام نماید.
پس از نظر شرعی و عقلی بر ما لازم است که این احسان را با اقامه یادامام مظلوم و شهیدمان - با همه اقسام عزاداري -
سپاسگزاري نماییم، تا دراین امر مقدّس با آن حضرت شریک شده و آن را تقدیس نماییم، وگفتاري زیباي خداوند را که می
امتثال نماییم. « آیا پاداش نیکی جز نیکی است »؛ (1) « هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ » : فرماید
وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ » علاوه بر این که بر پایی چنین مجالسی از بزرگترین شعائر دین است واز بارزترین مصداق آیه کریمه
می باشد. ،« و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانه تقواي دلهاست » ؛ (2) « فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ
بدیهی است روایتی را که در مورد علم امام حسین علیه السلام بیان کردیم با
. -1 سوره الرحمان، آیه 61
. -2 سوره حجّ، آیه 32
ص: 526
نقل شده هیچ گونه منافاتی ندارد که درآن روایت آمده: « کافی » روایتی که در کتاب شریف
. (1) « افعال و کارهاي معصومین علیهم السلام همگی معهود از ناحیه خداي متعال است »
پرواضح است که عهد پروردگار حکیم مطلق، عین حکمت و مطلق آن است.
---------------------------------------------------
. 280 ح 2 / -1 الکافی: 1
ص: 527
بخش